غلامحسین لطفی (کارگردان و بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون) با اشاره به وضعیت این روزهای کاری و زندگیاش گفت: هشت نه سال پیش سر یک سریال از بلندی افتادم در داخل استخر خالی از آب و کمر و پایم مجروح شد.
لطفی با اشاره به مشکلاتی که بعد از آسیب دیدگی سر صحنه فیلمبردای به سراغش آمد، گفت: من در حین فیلمبرداری آسیب دیدم. متاسفانه جامعه آنقدر بد شده که افرادی که صبح با من سر صحنه سریال بودند و سه ماه بود هر روز با هم کار میکردیم حتی شب حادثه نیامدند حالم را بپرسند. اوایل غمگین شدم و فکر کردم من آدم بدی هستم. هر چی زندگیام را مرور کردم دیدم هرگز نه با کسی دعوا کردم و نه به کسی توهین کردم و همواره به همه احترام گذاشتم. من که هیچی. شما نگاه کنید خانم الناز شاکردوست هم که با من در فیلم «خفگی» آقای جیرانی همبازی بود در یک فیلم دیگری سر صحنه آسیب دید، وقتی که رفت بیمارستان کسی حالی ازش نپرسید. پس معلوم میشود جامعه بد شده است و موضوع شخص من نیست. یک فرهنگ ناجوانمردانه در سینمای ایران رشد کرده است که در آن هیچ چیزی ارزش خودش را ندارد. الان کرونا آمده و کسی نمیتواند در تشییع جنازه شرکت کند اما قبل از کرونا هم بازیگر بزرگی مثل عزتالله انتظامی وقتی فوت کرد افراد بسیار کمی در تشییع جنازهاش شرکت کردند.
وی با بیان اینکه هیچ صنف واحدی برای حمایت از هنرمندان وجود ندارد و هیچ ساز و کار درستی برای حمایت از افرادی که در هنگام کار آسیب میبینند وجود ندارد، گفت: الان در آمریکا یک بازیگر وقتی یک فیلم بازی کند حتی اگر تا آخر عمر هم فلج شود از محل فروش همان یک فیلم تا آخر عمر به حساب او پول واریز میکنند و زندگیاش هیچ مشکلی نخواهد داشت. من این همه فیلم در تلویزیون و سینما بازی کردم و معروفترینش هم سریال «خانه به دوش» است که هر سال ماه رمضان پخش میشود اما باورتان میشود من هنوز از این سریال طلبکارم؟ این یک رفتار غلط در تلویزیون است که در هر سریالی که بازی کردیم آخرین قسط پرداخت نمیشود و همیشه ما از کارها طلبکار هستیم. این مشکلات به امروز و دیروز ختم نمیشود. من نمیدانم مدیران تلویزیون خبر دارند یا خیر اما بعید است خبر نداشته باشند و لابد یک سری روابطی هست که ترجیح میدهند از کنار موضوع هنرمندانی مثل من بگذرند و به روی خودشان نیاورند. البته در سینما کمتر این مشکل وجود دارد چون شما با تهیهکننده شخصی طرف هستید و بالاخره به هر شکلی هست پولها را میدهد. دوست ندارم در کاری بگویم تا پولم را ندهید سکانس اصلی را کار نمیکنم و کار را لنگ بذارم ولی یکبار مجبور شدم این کار را بکنم چون دیدم اگر این کار را نکنم دستمزدم را نمیدهد. این یعنی خودشان باعث میشوند سیستم غلط رواج پیدا کند که تا الان هم ادامه دارد.
وی با اشاره به اینکه در طول این سالها که در خانه مانده است بیکار نبوده و سعی کرده بنویسد، گفت: مقادیر زیادی نمایشنامه و سناریو نوشتم، دو سه تا سوژه سریالی را نوشتم و از هر کدام هم چهار پنج قسمت را نوشتم منتهی جایی نیست که بتوان کار را ارائه کرد. از طرفی چون ساکن قزوین شدم و از مرکز دور هستم کمی کار سخت میشود. استان قزوین هم تلویزیون دارد ولی بودجه خیلی کمی دارد که هیچ وقت به ما نمیرسد تا بتوانیم کار کنیم.
کارگردان سریال خاطرهانگیز «آینه» با بیان اینکه هیچ وقت به مدیران تلویزیون مراجعه نخواهد کرد، گفت: من در طول زندگیام هیچ وقت این کار را نکردم. یک زمانی سریال «آینه» را برای تلویزیون میساختم که دوشنبهها خیابانها خلوت میشد و مردم به تماشای سریال مینشستند. حتی از دفتر امام خمینی (ره) دو سه تا تقدیرنامه برایم فرستادند و آقای هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه از سریال تعریف کرد ولی مدیران تلویزیون اصلا کاری نکردند. همه به من گفتند نونات تو روغنه با این سریالی که ساختی اما الان چند سال از آن موقع میگذرد؟ یک نفر از مدیران تلویزیون به من نگفت خسته نباشی. هر چی بعد از آن کار بردیم بدون اینکه بخوانند رد کردند. چرا تا امروز سریال «خانه به دوش» را هشتصد مرتبه پخش کردند؟ چون در ده سال اخیر به غیر از سریال پایتخت هیچ کدام از سریالها قابل دفاع نبود و مجبور بودند به سریالهای قدیمی روی بیاورند. من دو سال پیش دکترای بازیگری و کارگردانی گرفتم. برای چی با این همه سابقه و تحصیلات باید خانهنشین بشوم؟